پشت پرچین اندوه

ساخت وبلاگ

  بخشی از یک گفتگوی تلگرامی. و البته نیازی نبود حرفهای طرف دیگر گفتگو رو کپی کنم.حرفهای خودم وضعیت درونیم رو نشون میده. و سوالم از خودم باقیه: کی قراره بالغ بشم؟ اره درست میگی اما ذهن من درگیرشه اگرچه عقلا میدونم اشتباهه- تاسف اوره تو این سن قادر به کنترل احساسات نباشم- نمیدونم کی قراره بالغ بشیم- حسرت آدمای  عاقلو میخورم.همیشه- کاشکی من اینو بلد بودم- این روابط یه حسن داره برای من.یادم  میندازه چقد احمق و ضعیفم در برابر احساساتم- نه.ضعفه کیمیا شک نکن.اغلب مردا و درصدی از زنها اینجور نیستن- اگه عقلشون بگه غلطه دیگه بیخیال میشن- برای من ایده ال اینه که وقتی قرار شد فراموش کنم دیگه فراموش کنم- هیجان به خرج میدیم واسه کسی که اگه از هیجانمون باخبربشه به ما میخنده- و در نظرش حقیر و بی ارزش میشیم- -احساسات یکطرفه ناعادلانه و بیخوده.باید به محض فهمیدن اینکه یکطرفه اس این قدرتو داشته باشیم بذاریم کنار.ناراحتی من از اینه که این قدرتو ندارم -تو واقعا از خودت ناراحت نمیشی وقتی اینقد به یکی فکر کنی که تو براش یکی از هزاران تا هستی و شاید اصلا اسمتم یادش نمونده و اهمیتی نداری براش؟؟؟ -اره انکار نمیکنم گاهی چسبیدن به طرف نتیجه میده.اما این قدرت که وقتی فهمیدی بی فایده اس بتونی فراموش کنی مهمه.قدرت واقعی اینه -نه مردها هم کامل نیستن باهات موافقم اما معمولا عمق درگیری ذهنی شون کمتره.نه بخاطر ویزگی ذاتی.بخاطر اقتضائات جمع های مردانه شاید -زنهاییی هم هستن که اینقدر قوی ان اره اینم موافقم- -داشتنم نگاه میکردم چت هامونو -من مثل همیشه پرحرف و غرغرو -تو سی و یک سالگی هنوز با همون ضعفها دوباره هم غر پشت پرچین اندوه...ادامه مطلب
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 5 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 8:19

بازپرس جوان از اتاقش بیرون آمده بود پشت به در توی دفتر بازپرسی ایستاده بود و پوشه ای دستش بود من از طبقه بالا آمدم توی اتاق از کنارش رد شدم و داشتم میرفتم سمت اتاقش که درب ان انتهای همین اتاق بود.دختر جوانی حدودا بیست و دو سه  ساله چادر عربی و شال مشکی به سر سراسیمه قبل از من خودش را به در اتاق رساند ودر را باز کرد اما همان لحظه کسی از پشت سرش بهش گفت بازپرس اینجاست.من هم برگشتم و بازپرس را درست پشت سرم دیدم که به اتفاق مدیردفتربه سراسیمگی و اشتباه رفتن دختر خندید. آن لحظه بنظرم خنده ییهوده ای بود. دختر جوان دیگری با چادر معمولی بر سر همراه دختراول بود که پشت پرچین اندوه...ادامه مطلب
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 19 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:35

آدم ها از دور خوبند. نزدیک که می آیند هیولا میشوند.

باید مراقب فاصله ها بود.

باید

باید

باید

 

پشت پرچین اندوه...
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : آدمها شبیه حرفهایشان نیستند,آدمها,آدمهای خوب,آدمهای سمی,آدمها می آیند,آدمهای ساده را دوست دارم,آدمهایی هستند در زندگیتان,آدمهای عجیب الخلقه,آدمهای نمک نشناس,آدمهایی هستند که دلبری نمیکنند, نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 24 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:35

همسر قالیباف در صدا و سیما: آنچه که امروز کشور ما به آن مبتلاست رفتارهایی است که از دانش اموزان و دانشگاهیان ما دیده میشود که در این رابطه نیاز به کمک خانواده ها و اموزش و ژرورش داریم

http://www.enekas.info/?p=76450

پشت پرچین اندوه...
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : از اینجا تا ابدیت,از این ساعت مهدی احمدوند,از این پس پایتون,از اینا از اینا خردادیان,از اینجا تا به بیرجند,از اینجا تا بیرجند سه گداره,از اینجایی که من هستم,از این فرهاد کش فریاد,از این زندگی سیرم,از این اوستا, نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 31 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:34

دیروز ار رفته بود دادگاه. قرار بود زود برگردد و گزارشی برای حراست آماده کند اما تا 12 نیامد و من گزارش را نوشتم. بطرز عجیبی اداره ما ماکتی از دولت دهم است. تمام مسائل فنی و حقوقی خیلی زود جنبه امنیتی به خودش میگیرد و ما به جای مکاتبه با قضات دادگستری به گزارش نویسی برای دستگاههای امنیتی روی می آوریم.علت اصلی اش هم پیش از آنکه از مداخله جوئی حراست باشد از کم سوادی و در نتیجه درماندگی مدیرعامل و مدیر حقوقی است که میشود با یک استقرای وارونه آن را به مداخلات سپاه و سایر دستگاه های امنیتی در تمام امور کشور تعمیم داد. به هرحال آر وقتی آمد در توضیح دیر آمدنش گفت پشت پرچین اندوه...ادامه مطلب
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : گر حکم شود که مست گیرند در شهر هرآنچه هست گیرند, نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 18 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:34



زندگی کوتاه است؛ از آلت خود بیش از دندانتان بهره ببرید.

زیرا در پیری دندان مصنوعی خواهید داشت اما..... !


پشت پرچین اندوه...
ما را در سایت پشت پرچین اندوه دنبال می کنید

برچسب : زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست,زندگی نامه ی یک شهید,زندگی نامه ی یکی از دانشمندان ایرانی,زندگی نامه ی یشیم,زندگی نامه ی یکی از شهیدان,زندگی نامه ی یک فرد موفق,زندگی نامه ی یکی از پیامبران,زندگی نامه ی یوسف,زندگی صحنه ی یکتای,زندگی نامه ی یک دانشمند ایرانی, نویسنده : daftarkhooneo بازدید : 57 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:34